مراحل رشد کودکان
مراحل رشد کودکان بسیار گسترده است ما میتوانیم در سنین مختلف رشد کودکان، مهارتهای معینی را از آنها انتظار داشته باشیم. پدر انتظار ندارد باقر 7 ساله در ساعت 8 شب به رختخواب برود. اما انتظار دارد که او اهمیت خواب کافی را بفهمد.
هرکودک با سرعت خاص خودش رشد میکند. سهیلا و سوسن هر دو 11 ساله و دوستان خوبی هستند اما سهیلا نمیفهمد که چرا سوسن دائما میخواهد موهایش را شانه کند و به دوستانش تلفن بزند.
او دلش میخواست سوسن هنوز هم مثل گذشتهها با او و خواهرش سه تایی قایم باشک بازی کند و برادر کوچکش را برای تفریح به این طرف و آن طرف ببرد. درک مراحل رشد به والدین کمک میکند بدانند از فرزندشان چه انتظاری داشته باشند.
رشد اجتماعی در دوره شیرخوارگی
در اولین سال زندگی رابطه عاطفی کودک با اطرافیان بخصوص مادر نقش تعیینکنندهای در رشد اجتماعی او دارد؛ یعنی نحوه ارضای نیازهای اولیه کودک از جمله گرسنگی و تشنگی، سازنده نگرش آینده او نسبت به دیگران است.
کودک برای آنکه مورد پذیرش اطرافیان واقع شود، بتدریج باید توقعات آنان را برآورده کند، قوانین و مقررات را رعایت کند، آهسته و بیصدا غذا بخورد و مدفوع و ادرارش را کنترل کند.
چنانچه توقعات اطرافیان از کودک نامناسب و خارج از توان او باشد، کودک نگران و ناراحت میشود و رشد اجتماعی او مختل میشود. بنابراین اطرافیان باید با توجه به سن کودک، از او انتظار معقول داشته باشند. کودک 4 ماهه شکل افراد مختلف را در نظر مجسم میکند، قیافه و صدای مادر را بدرستی تشخیص میدهد و با دیدن قیافه آشنایان خوشحال میشود.
در 7ماهگی گر چه بیشتر اوقات خود را به بازی کردن با خودش سپری میکند، به اطرافیان آشنا و بیگانه واکنشهای متفاوتی بروز میدهد. کودک 10 ماهه به تقاضای اطرافیان پاسخ میدهد. دوست دارد مورد توجه قرار گیرد و به بازی کردن بسیار علاقهمند است. رابطه کودک 20 ماهه با اطرافیان بر اساس گرفتن است، نه دادن. او از انجامدادن کارهایی که خلاف میل دیگران باشد، لذت میبرد و هنوز مایل به همکاری و مشارکت نیست.
کودک 2 ساله تعادل و آرامش دارد. در انجام دادن کارهای شخصی پیشقدم میشود، از تشویق و ستایش خوشش میآید، میخواهد اطرافیان را راضی کند و نسبت به محیط و انسانها کنجکاو است. هر چه والدین کودک را در این زمینه بیشتر تشویق کنند، احساس استقلال در او بیشتر رشد میکند. در مقابل، حمایت افراطی یا تمسخر تلاشهای ناموفق کودک ممکن است او را نسبت به توان خودش مردد کند.
رشد اجتماعی در دوره کودکستان
کودک بتدریج از طریق ارتباط با دیگران بر مهارتهای اجتماعی خود میافزاید. در این دوره دوستان و همبازیها تاثیر بسزایی در رشد اجتماعی کودک دارند و بر اثر آمیزش با همسالان در کودکستان و کوچه، بتدریج پی میبرد که برخی آموختههایش مناسب و مقبول نیست و باید تغییر یابد.
اگر کودکستان از امکانات کافی برخوردار باشد، مهارتهای اجتماعی کودک را افزایش میدهد. او در آنجا به یادگیری و تجربه میپردازد و روشهای ارتباط با دیگران را میآموزد و به نقاط ضعف و قوت خود پی میبرد. کودکستان باید بر قوه ابتکار و اعتماد به نفس کودک بیفزاید و مهارتهای اجتماعی را گسترش دهد و رفتارهای نامناسب او را اصلاح کند. کودک پیش دبستانی بیشتر با همجنسهای خود طرح دوستی میریزد و در گزینش دوست بتدریج دگرگون میشود، دوستیهای موقتی و زودگذر به دوستیهای عمیق و پایدار در دورههای بعد مبدل میشود.
کودک پیش دبستانی وابستگی شدیدی به اعضای خانواده دارد. کودک برای حل مشکلات از والدین کمک میطلبد و برای انجام دادن و ادامه کارها به اطمینان و تسلی آنان نیازمند است و همواره دوست دارد همراه والدین باشد.
مادر، کودک را به کسب استقلال تشویق میکند و انتظار دارد کودکش هرچه زودتر خودش لباس بپوشد، بهتنهایی استحمام کند، مشکلاتش را حل کند و خود را سرگرم کند. مادرانی که با کودکان خود رفتار ثابتی ندارند و هر لحظه با او به نوع متفاوتی رفتار میکنند، کودک را با تعارض و تردید مواجه میکنند. مادرانی که کودک را به وابستگی تشویق میکنند، او را موجودی وابسته و ناتوان به بار میآورند.
کنترل پرخاشگری و رقابت صحیح با دیگران از علائم رشد اجتماعی محسوب میشود. رقابت کودکان با یکدیگر متفاوت است. برخی بشدت رقابت میکنند و عدهای رقابت را دوست ندارند. کودک میل برتری و غلبه بر دیگران را در خانواده میآموزد و رفتارهایی که در این جهت میباشد به وسیله والدین تقویت میشود. کودکانی که با خواهران و برادران خود رفتار مناسبی دارند، با دیگران کمتر به رقابت نامناسب میپردازند.
وضعیت خانوادگی و آموزشهای قبلی کودک در چگونگی رقابت و همکاری کودک با اطرافیان نقشمهمی داردهمانندسازی که به آن وسیله کودک رفتار فرد یا افراد مورد علاقه خود را الگو قرار میدهد، در رشد اجتماعی او بسیار اهمیت دارد.
برای ایجاد همانندسازی، خواست کودک و نیز تقویت رفتارهای مطلوب او توسط اطرافیان ضرورت دارد. کودک از رفتار والدین تقلید میکند و چون تشویق میشود بتدریج به انجام دادن آن خو میگیرد.
به نظر روانکاوان، کودک در همانندسازی با والدین با عقده ادیپ و الکترا مواجه میشوند. در پسرها عقده ادیپ حاصل میشود که زاییده تمایل او به جلب توجه و محبت مادر و حسادت به پدر است. در دخترها الکترا پدید میآید که درآن دختر درصدد جلب توجه و محبت پدر برمیآید و از مادر دور میشود.
حل عقده ادیپ در تکوین شخصیت نقش مهمی دارد و اگر به طریق مناسبی با آن برخورد شود، آثار نامطلوبش در دوره نوجوانی و بزرگسالی بروز خواهد کرد. کودک 3ساله میل به مشارکت و همکاری دارد، به بازی علاقهمند است و با کودکان کوچکتر از خودش با مهربانی رفتار میکند.در 4 سالگی با دوستانش روابط اجتماعی متقابل برقرار میکند و به بازیهای گروهی علاقهمند میشود، از دستورات والدین و بزرگترها سرپیچی میکند و به مخالفت با آنان برمیخیزد.
کودک6 ساله توقعات و انتظارات بسیاری از اطرافیان دارد و خواستار احترام از جانب دیگران است. همچون گذشته از انجام دادن دستورات دیگران سرباز میزند و لجوج و سرسخت است.
رشد اجتماعی کودکان در دوره دبستان
رشد اجتماعی کودک در دوره دبستانی بسیار سریع است و معلمان و همبازیها در آن نقش مهمی دارند. کودک در مدرسه علاوه بر تقویت آموختههای خانواده، مطالب جدید و روش زندگی را میآموزد. مدرسه اجتماعی شدن کودک را تسریع میکند، روابط او با دیگران گسترش میدهد، روش حل مساله و انجام دادن صحیح امور را به کودک میآموزد و مهارتهای ذهنی او را تقویت میکند.
از این رو معلم باید با کودک رفتار مسوولانه و محبتآمیزی داشته باشد تا کودک با علاقه و اشتیاق درمدرسه حاضر شود و او را الگو قرار دهد. آموزشهای خانواده در اطاعت و سرکشی کودک در برابر معلم نقش مهمی دارد. معلم میخواهد کودکان پاکیزه باشند، دروغ نگویند و دزدی نکنند. اگر این گونه رفتارها در خانواده به کودک آموخته شود، کودک انتظارات معلم را بسادگی برآورده میکند.
دانشآموزان دبستانی به رقابت با یکدیگر میپردازند و میخواهند از دیگران پیشی بگیرند. رقابت کودکان که در آغاز ملایم است. بتدریج شدت مییابد و بر رشد اجتماعی آنان اثر میگذارد. معلم باید رقابت سالم و سازنده بین کودکان را تقویت و تشویق میکند همکاری بین آنان را فزونی بخشند.
وضعیت خانوادگی و آموزشهای قبلی کودک، در چگونگی رقابت و همکاری کودک با اطرافیان نقش مهمی دارد. دوستان و همکلاسیها در رشد اجتماعی کودک دبستانی تاثیر فراوان دارند. کودک از طریق ارتباط با دوستان، علاوه بر کسب رضایت و تسلی خاطر، به امکانات خود و انتظارات دیگران پی میبرد و روشهای همکاری و آمیزش با اطرافیان و حل مساله را یاد میگیرد.
همچنین ارتباط با دوستان در تغییر یا تحکیم نگرشهای قبلی کودک و نیز ایجاد رفتارهای جدید موثر است. چنانچه رفتار دوستان با ارزشهای کودک متفاوت باشد، او با تعارض مواجه میشود و برای حل آن در بیشتر مواقع ارزشهای خانواده را رها میسازد و خود را با دوستان همانند و سازگار میکند.
کودکان 8 ساله پر جنش و جوش و فعال است و از انجام دادن کارهای تازه لذت میبرد. کودک در 9سالگی برای مستقل شدن اصرار میورزد و معتقد است که بزرگ شده و والدین نباید به او دستور بدهند ، در این زمان عقاید و نظرهای دوستان به افکار خواستههای والدین ارجحیت دارد و کودک به انجام دادن کارهای گروهی و گردشهای دستهجمعی علاقهمند میشود. کودک 10 ساله از دستورات والدین تبعیت میکند و نسبت به اطرافیان با محبت و صمیمیت رفتار میکند و در رفتارش انعطافپذیرتر است.
سخن آخر
با در نظر گرفتن این که رشد و تحول یک جریان دائمی است و چگونگی رشد و عکسالعمل ما در مراحل رشد اجتماعی کودک در زمان حاضر پایه و اساس رشد و شکوفایی وجود او را در آینده تشکیل میدهد و نیز از آنجایی که رشد کاری ظریف و پیچیده که همزمان در ابعاد مختلف شخصیت انسان صورت میپذیرد و آثار و نشانههای آن در جنبههای بدنی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی ظاهر میگردد، ناگزیر هستیم که در هر دوره از رشد کودک حداکثر کوشش خود را برای شناخت تمامی ویژگیها، تبیین همه نیازها و حسن تامین آنها صرف کنیم.
تذکر این نکته نیز بسیار مهم است که بسیاری از والدین در جریان رشد و تحول کودکان و نوجوانان، عمدتا به رشد جسمانی توجه دارند و دیگر جنبهها را مورد غفلت قرار میدهند یا آنگونه که بایسته و شایسته است، به آن نمیپردازند. پس شایسته است که طی مراحل رشد کودک به همه جنبههای رشدی آنچه از نظر جسمی، عاطفی، (اجتماعی) و ذهنی کودک توجه شود.